ادارهکل نوسازی مدارس استان تهران بوی صمیمیت میداد. بوی تقدیر، بوی همدلی، بوی لبخندهایی که پشت سالها تلاش و سکوت شکل گرفتهاند.
در این روز زنگ تقدیر نواخته شد؛ نه با تشریفات، بلکه با احساس.
آغاز مراسم با تلاوت قرآن، نوایی از آرامش بود که بر جان همه نشست. بعد، صدای گرم و صادقانهی عباس زارع، مدیرکل نوسازی مدارس، سالن را پر کرد. او نه از آمار گفت و نه از اعداد، بلکه از انسانها گفت — از ستونهایی که بیادعا ایستادهاند و بنای آموزش را بر دوش میکشند.
او گفت: «هر موفقیتی در این اداره، نام تکتک شما را در خود دارد…»
و این جمله مثل جرقهای در دل همه روشن شد.
کلیپها یکی پس از دیگری پخش شدند — تصویری از زحمات ششماهه، پروژههایی که از دل خاک برخاستند و حالا صدای خندهی کودکان در آنها میپیچد. در میان قابها، چشمان کارکنان برق زد؛ گویی هر تصویر تکهای از دلِ خودشان بود.
مسابقات فرهنگی، لبخندها، تبریک تولدها… اما اوجِ مراسم، لحظهای بود که نام کارمندان نمونه اعلام شد.
انتخابی متفاوت، انسانی و شفاف — نه پشت درهای بسته، بلکه با رأی همکاران.
در آن لحظه، همه برنده بودند. چون معیار، تلاش بود؛ نه عنوان.
در پایان، وقتی سالن از شور و شادی پر شده بود، کسی آرام گفت:
«اینجا خانواده است، نه اداره.»
و شاید همین جمله، خلاصهی تمام روایت امروز باشد؛
روایتی از عشق، تلاش و باور به اینکه هیچ مدرسهای ساخته نمیشود، مگر با دلهای ساخته


